ماتیلدا به قلم حانیا بصیری
پارت نوزده
زمان ارسال : ۲۱۵ روز پیش
شکیبا با خنده داد زد :
- اول میریم یه صبحونه حسابی میخوریم بعد میریم کلی میچرخیم و خوش میگذرونیم.
همه با جیغ بنفشی که کشیدیم حرفشو تایید کردیم
راننده که مرد کچل و سن و سال داری بود برگشت نگاه چپ چپی بهمون انداخت و راه افتاد.
اجتماعی نبودن اینجوریه که تو تا وقتی تو خونه ای دلت میخواد هیچکسو نبینی و حتی حوصله صحبت کردن با نزدیکاتم نداری هی دائم از خودت میپرسی برم بیرون با فلا
اطلاعیه ها :
سلام، این یک پیام خوش آمد گویی برای شماست😎
امیدوارم از رمان جدیدم خوشتون بیاد وَ مثل همیشه با همراهیتون بترکانید🤭😂
بیاید باز هم کنار هم یه داستان باحال دیگه رو رقم بزنیم❤️🥰💃🏻
وَ
ازتون میخوام قسمت نظرات کامنتای با مزه برام بذارید😂💃🏻
بچه ها همونطور که من و سبکم رو میشناسید هیچ موقع برای رمانام عکس شخصیت انتخاب نمیکنم اما یه ویدئو و کلیپ های کوتاهی که وایب شخصیت هارو میده براتون تو پیجم استوری میذارم. خواستید اونجا فالو کنید 🌱🤍
⭕دوستان توجه کنید ⭕
از این به بعد رمان از حالت سکه ای خارج شده و فقط با خرید اشتراک میتونید بخونید ❤️
و اینکه مرسی از همه ی پیامای قشنگتون ببخشید که نمیتونم تک، تک جواب بدم و خوشحالم که تا اینجای رمان انقدر به دلتون نشسته 💮
دوست داشتید توی چنل تلگرامم عضو شید آیدیش هست Hania_basiri
اونجا بیشتر باهمیم❤️
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
Zarnaz
۱۹ ساله 00عالی بود ممنون حانیا جون بابت پارت طولانیت عزیزم ❤️❤️
۷ ماه پیشحانیا بصیری | نویسنده رمان
بالاخره یکی به این نکته ضخیم اشاره کرد 😂❤️خواهش میکنم
۷ ماه پیشZarnaz
۱۹ ساله 00من میگم فرشته با یه صحنه عاشقانه رو به رو شد🤣😁یادم نیست درست اسم دوسست فکر کنم ارسلان شاید اون دنبالش باشه روی میزه دیگه نشسته و زیبا عشق در نگاه اول شدبراش 😈😜🤭❤️
۷ ماه پیشساناز
00به نظرم همانی بود که صبح منتظر ماتیلدا بود ولی با دوستاش رفت هماهنگ که از ماتیلدا می خواهد مال خودش بشه حالا دیگه اسمش رو نمیدونم
۷ ماه پیشآمینا
00کی بود. کی بود. حالا یه خط دیگه مینوشتی بعد تموم میکردی
۷ ماه پیشR.s
00اقا منظورت چیه الان باید ۳ روز صبر کنم؟😂😔
۷ ماه پیشحانیا بصیری | نویسنده رمان
عزیزم 😂🌝
۷ ماه پیش
مریم گلی
00فکر کنم همون کسی بوده که با ماتیلدا قول و قرار گذاشته بوده ،ممنون نویسنده جان