پارت نوزده

زمان ارسال : ۲۱۵ روز پیش

شکیبا با خنده داد زد :
- اول میریم یه صبحونه حسابی میخوریم بعد میریم کلی میچرخیم و خوش میگذرونیم.
همه با جیغ بنفشی که کشیدیم حرفشو تایید کردیم
راننده که مرد کچل و سن و سال داری بود برگشت نگاه چپ چپی بهمون انداخت و راه افتاد.
اجتماعی نبودن اینجوریه که تو تا وقتی تو خونه ای دلت میخواد هیچکسو نبینی و حتی حوصله صحبت کردن با نزدیکاتم نداری هی دائم از خودت میپرسی برم بیرون با فلا

448
64,056 تعداد بازدید
546 تعداد نظر
79 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

حانیا بصیری : ۹ ماه پیش

سلام، این یک پیام خوش آمد گویی برای شماست😎
امیدوارم از رمان جدیدم خوشتون بیاد وَ مثل همیشه با همراهیتون بترکانید🤭😂
بیاید باز هم کنار هم یه داستان باحال دیگه رو رقم بزنیم❤️🥰💃🏻

وَ
ازتون میخوام قسمت نظرات کامنتای با مزه برام بذارید😂💃🏻

حانیا بصیری : ۷ ماه پیش

بچه ها همونطور که من و سبکم رو می‌شناسید هیچ موقع برای رمانام عکس شخصیت انتخاب نمیکنم اما یه ویدئو و کلیپ های کوتاهی‌ که وایب شخصیت هارو میده براتون تو پیجم استوری میذارم. خواستید اونجا فالو کنید 🌱🤍

حانیا بصیری : ۶ ماه پیش

⭕دوستان توجه کنید ⭕
از این به بعد رمان از حالت سکه ای خارج شده و فقط با خرید اشتراک میتونید بخونید ❤️
و اینکه مرسی از همه ی پیامای قشنگتون ببخشید که نمیتونم تک، تک جواب بدم و خوشحالم که تا اینجای رمان انقدر به دلتون نشسته 💮

حانیا بصیری : ۴ ماه پیش

دوست داشتید توی چنل تلگرامم عضو شید آیدیش هست Hania_basiri
اونجا بیشتر باهمیم❤️

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم گلی

    00

    فکر کنم همون کسی بوده که با ماتیلدا قول و قرار گذاشته بوده ،ممنون نویسنده جان

    ۷ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۱۹ ساله 00

    عالی بود ممنون حانیا جون بابت پارت طولانیت عزیزم ❤️❤️

    ۷ ماه پیش
  • حانیا بصیری | نویسنده رمان

    بالاخره یکی به این نکته ضخیم اشاره کرد 😂❤️خواهش میکنم

    ۷ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۱۹ ساله 00

    من میگم فرشته با یه صحنه عاشقانه رو به رو شد🤣😁یادم نیست درست اسم دوسست فکر کنم ارسلان شاید اون دنبالش باشه روی میزه دیگه نشسته و زیبا عشق در نگاه اول شدبراش 😈😜🤭❤️

    ۷ ماه پیش
  • ساناز

    00

    به نظرم همانی بود که صبح منتظر ماتیلدا بود ولی با دوستاش رفت هماهنگ که از ماتیلدا می خواهد مال خودش بشه حالا دیگه اسمش رو نمیدونم

    ۷ ماه پیش
  • آمینا

    00

    کی بود. کی بود. حالا یه خط دیگه مینوشتی بعد تموم میکردی

    ۷ ماه پیش
  • R.s

    00

    اقا منظورت چیه الان باید ۳ روز صبر کنم؟😂😔

    ۷ ماه پیش
  • حانیا بصیری | نویسنده رمان

    عزیزم 😂🌝

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید