مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت هجده
زمان ارسال : ۲۱۳ روز پیش
کسی داشت روی مسیر سنگفرش شده قدمهای منظمی بر میداشت. با شنیدن این صدا سر بلند کرد و نگاهی به پشت سرش انداخت. سایهی کشیدهای داشت به طرفش میآمد و میدانست که پسرخالهاش است. پیمان زیر چراغ پایه دار کنار نیمکت ایستاد و حالا نور روی نیمی از چهرهاش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارتهای این رمان دوباره به حالت ویآیپی بر میگردن.
با احترام
نویسندهی رمان
🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان
سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚
امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
همین که گفتی حرفی نداری هم خودش یه کامنته مرسی😂💚
۶ ماه پیشمنیر
00من بالاخره بعد یه هفته دوباره تونستم بیام. یعنی چی که تو یه هفته که باید دقیقاً هفت روز بشه بیشتر از هفت پارت نمیشه خوند. نشستم یه جا پنج سکه گرفتم بعد خورد تو پرم. ولی خوبه که هفته ای یه روز رایگا
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
همینطوره گلم💚برای هر رمان در هفته میشه هفت تا سکه گرفت. یعنی روزی یه دونه پارت اگه بخوای تقسیم کنی. به هرحال خوش برگشتی😍
۷ ماه پیشسارای
10اینم از این پارت ،عالی بود مثللللللللل همیشهههههه😘😘😘
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
قربونت😍😍
۷ ماه پیشزهرا
10وای این فرهاد چقد حرص این بچرو درمیاره 🙃
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
یعنی فرهاد حرص مرتضی رو درمیاره؟🤓 چه جالب نظر متفاوت...🤭
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ای وای حواسم نبود واسه پارت هجده نظر گذاشتی🤣خط رو خط شد! فکر کردم پارت بیستمه... آره حق با توئه حرصش داد🤭
۷ ماه پیشنسترن
00خوش بحال کسایی که برادر دارن اونم یکی مثل فرهاد ما که از نعمت داشتن برادر محرومیم😔۱خیر۲خیر۳در این مورد میخوام مثبت فکر کنم عطا دخترشو دوس داره بنابراین به نظرش احترام میزاره موافقت میکنه
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
داداشایی مثل فرهاد عشقن واقعا😍 از کجا معلوم؟ عطایی که ما میشناسیم شایدم آقا بودن معین رو هی بکوبه تو سر فرهاد🤣اون که گفت طرف فرهاد میرزا رو به همه میده
۷ ماه پیشآمینا
10به خدا اگه بخوای فرهاد رو اذیت کنی با آقایی معین به عطا جونم بگو.معین آقاست خوبه اوکیه ولی حق نداری فرهاد رو ناراحت کنی گناه داره بچه .همچین با گلشن حرف زد دل من رفت براشون عطا باید ببینه.
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
چه وضعیه... به عنوان نویسندهی اثر هم نمیتونم چیزی به این فرهاد بگم🤣 هر سری که کامنتی در مورد فرهاد میذارید بیشتر پی میبرم که قمر حق داره که این همه دوسش داره
۷ ماه پیشهانا
10وااای چ پارت دوس داشتنی .دلم خیلی واسه فرهاد تنگیده بود . مونالیزا با وجود فرهاد شیرینه .عاشق دیالوگ های فرهادم .البته با اومدن اسکوبار هم جذاب میشه
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
یعنی عاشقتونم که شما هم به مرتضی میگید اسکوبار 😍😄 بین پارتهای بیست تا سی فرهاد و مرتضی خیلی نقش دارن😍
۷ ماه پیشهاناخانوم
۲۰ ساله 00ای جان چقدقشنگن این خواهربرادر،دلم داداشماخواست💟فرهادچه قشنگ میگه معلومه بگیرنیست😂حالادیگه فریال خیالش راحته که یکی باهاشه شایدباهم عطاجوناراضی کننداماخییلی کارشون سخته چون عطانسبت به دخترش حساستره
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فرهاد کار کشتهاس میدونه کی بگیره کی نیست🤣
۷ ماه پیشZarnaz
۱۹ ساله 10عزیزم فریال دلم براش سوخت چقدر مظلوم گفت هوامو داشته باش😍❤️وایی فرهاد گفت از فاصله سنی من و ترمه که 9 که دیگه بیشتر نیست گفت دقیقا بیشتره🤣🤣ولی چقدر قشنگ هوای همو دارن 😍❤️
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خیلی قشنگان🥺 فرهاد کاملا وا رفت که فریال گفت بیشتره😄
۷ ماه پیشمهلا
10💜
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚
۷ ماه پیشZarnaz
۱۹ ساله 00اول هوراااا خیلی خوشحالم که قراره آقای اسکوبار وارده جریان بشه😍دوم اینکه دلم برای فرهاد و گلشن تنگشده بود هورا پارت بعدی چهار نفره یا شم یاناهار رو باهم میخورن🤭😁
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه بابا از این خبرها نیست🤓 شام و ناهار باهم نمیخورن... اگه به گوش عطا برسه که وای وای وای
۷ ماه پیشآمینا
00الهی چقدر دلم برای فرهاد تنگ شده بود.اصلا معین تو بحران چهل سالگی نیست فرهاد براش نسخه پیجید😅😅
۷ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ولی خوب تونست فریال رو حرص بده🤭
۷ ماه پیشپرنیا
00آخ فرهاد 😍😍😊 چقد حس بینشون و دوست دارم،برادرانه واقعا هوای فریال و داره. خود من فک کردم طرف سهیل باشه بجای معین .لقب جناب مرتضی هم یادم نیست چی بود ؟؟
۷ ماه پیشایلما
00همچین برخوردشم بدنبود منطقی بود.چه خواهربرادردوسداشتنی 😍
۷ ماه پیش
(فن عطا) رویا
00خب تو این پارت عطا نداشتیم حرفی برای گفتن ندارم 😂