پارت یازده :

منصوری از شنیدن آن خبرِ ناگوار، شوکه شد.

نگاهش رنگ ترحم و دلسوزی را به خود گرفت.

دلش برای آن دختر می‌سوخت.

یاسمین سرش را میان دستانش گرفت.

دردِ بدی به جانش افتاده‌بود.

کنترل ذهنش را از دست داده‌بود و همین باعث شد تا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.