پرتویی در تاریکی به قلم سعیده براز
پارت شانزده :
من که ناخواسته دستش را گرفته بودم و تازه متوجه کارم شدم، سریع دستم را برداشتم.
گارسون که صبحانه را آورد، سرگرم صبحانه خوردن شدیم و دیگر حرفی نزدیم.
باید به جای املت مخصوص، اسم غذا را پیاز داغ مخصوص می گذاشتند چرا که تماما روی املت
...در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما