پارت بیست و نهم :

دیو از روی شه‌بانو برداشته شد و به سمت دیوارها پرتاب گشت. ثانیه‌ای طول کشید تا همه بفهمند چه شد؛ تا شه‌بانو بفهمد نباید جادوی درخت فلزی را اجرا کند. جادو تا کف دستش بالا آمده بود، می‌درخشید اما به درون بدنش بازگشت. شه‌بانو حیران با آن چشم‌های گشاد شده مردی را دید که بالای سرش ایستاده و نگران به او خیره است. تنها به صورتش، نه به اندام غیر پوشیده‌اش.
مهیار نگران در چشم‌های نقره‌ای

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۵ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۵ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید

توجه کنید : نظر شما نمیتواند کمتر از 10 کاراکتر باشد.
برای اینکه بتونیم بهتر متوجه نظرتون بشیم، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:

  • کدام بخش از رمان رو بیشتر دوست داشتید؟
  • کدام شخصیت رو بیشتر دوست داشتید و چرا؟
  • به بقیه خواننده‌ها چه پیشنهادی می‌کنید؟

به عنوان یک رمان خوان حرفه‌ای با پاسخ به این سوالات، به ما و سایر خوانندگان کمک می‌کنید تا دیدگاه کامل‌تری از رمان داشته باشیم.

آخرین نظرات ارسال شده
  • نیلوفرآبی

    10

    حدسم اینه که مهیار عاشق شه بانو ممنون عالیه واقعا خسته نباشید برقرار باشید

    ۳ هفته پیش
  • فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان

    چه حدس جذابی، ممنونم عزیزم.

    ۳ هفته پیش
  • لیلی

    20

    خسته نباشی گلم مرسی بابت رمان خوبت من بااینکه زیاد رمان میخونم اصلا رمانی که منتظرپارت بمونم نمیخوندم وتجربه ی اولمه وازبس رمان قشنگی هست که بی صبرانه منتظر پارت جدید میمونم ایشالا که موفق باشی وبلاازت بدور باشه🌹

    ۳ هفته پیش
  • فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان

    ممنونم عزیزم باعث افتخار بندست. انشالله تا اخرش همراه هم هستیم.

    ۳ هفته پیش
  • سارا

    20

    ❤️❤️چقدر خوبه که تواینجا دوستان خوبی پیدا کردیم وبه بهانه این رمان به هم دیگه انرژی مثبت میدیم امیدوارم همه شما دوستان خوب و موفق باشین 😊مرسی از نویسنده خوبمون 😘😘

    ۳ هفته پیش
  • فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان

    بله واقعا دوستی با شما عزیزان باعث شادی بندست. ممنونم عزیزم.

    ۳ هفته پیش
  • سارا

    10

    مثل همیشه عالی بود وبه مرور داره جذایتر میشه سپاس بانو😘

    ۴ هفته پیش
  • فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان

    مرسی که وقت گذاشتی عزیزم.

    ۴ هفته پیش
  • آنیا

    10

    قطعادرست میگه🙃

    ۳ هفته پیش
  • فاطمه زهرا

    00

    من از همین الان بگم مهیار و با شهبانو شیپ میکنم🙏🙏طبق معمول عالی بود🥹😭

    ۴ هفته پیش
  • فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان

    کار خوبی می کنی:)

    ۴ هفته پیش
  • آنیا

    00

    چرافکرمیکنم مهیار شه بانورودوستداره؟

    ۴ هفته پیش
  • فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان

    شاید فکرت درست میگه.

    ۴ هفته پیش
  • اکرم بانو

    00

    خب خداروشکرشه بانو چیزیش نشد

    ۴ هفته پیش
  • لیلا

    10

    خدارو شکر خداکنه باز هم نجات پیدا کنه

    ۴ هفته پیش
  • لیلی

    10

    عالیه فقط اینکه پارت هارو روزانه چندتا بذارین بدنمیشه واینکه خیلی کوتاه هستن پارت ها طولانی ترباشه بهترمیشه وخواننده ی رمان تا بخواد بفهمد چی به چیه پارت تموم میشه لطفا کمی بیشترش کنید وممنون بابت رمان خوبت همینجوری پیش برو موفق میشی ایشالا

    ۴ هفته پیش
  • فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان

    سعی می کنم طولانی تر بذارم این ها از قبل نوشته شدن اما وقتی برسه به جایی که در حال تایپه سخت تر میشه چون دستم اسیب دیده. ممنونم عزیزم.

    ۴ هفته پیش
  • اسرا

    10

    مگه میشه نبض بلدنباشن ویاجای خون ریزی پانسمان کنن 🤔🙏

    ۴ هفته پیش
  • فاطمه سادات هاشمی نسب | نویسنده رمان

    همه بلد نیستن دیگه.

    ۴ هفته پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.