پارت شانزده

زمان ارسال : ۲۸۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 9 دقیقه



هرسه از حیاط خارج شدند، پروانه از آن دو فاصله گرفت وبه حرف های هوتن فکر کرد، تمام دیشب را فکر کرده بود، صبح که از خواب بیدار شده بود، سر میز صحبانه وقتی پدرش جویای احوالش شده بود. اصلا همه ای کارش شده بود فکر کردن! اما دردی را دوا میک ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.