چه کسی مانع ویرانی خواهد شد؟ به قلم مریم دولتیاری
پارت بیست و دوم :
وضعیت اتاق مانع از این بود که به داخل تعارفش کند. کامل بیرون رفت و با بستن در به داخل پذیرایی اشاره کرد.
- حتماً. در مورد چی؟
حرفش را گوش کرد و با رفتن به سمت مبل گفت:
- مشکل خاله چیه دقیقا؟ دیدم دارو میخوره.
نشست و او نیز میز را دور زد و مقابلش نشست.
دوست نداشت جواب بدهد، ولی دلیلی برای آن نداشت. او هم اگر بود سلامتی خالهاش برایش مهم بود، حتی اگر سالها پیش او را دیده ب
مطالعهی این پارت کمتر از ۴ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۲۹ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
اسرا
00اواپروین فقط۲۵سالش پارت قبلافکرکردم بیشتر🙏