پارت هجده :

-هی منم ببین.

یک قدم عقب رفتم با دقت بهش نگاه کردم و گفتم:

-تو...مثل همیشه شبیه جوجه تیغی شدی.

پوکر شد و گفت:

-مـــامـــان.

-یامان.

ازش گذر کردم و جلوی جفری ایستادم موهایش را بالا زده بود و با قیافه ی تخس ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.