یک غریبه به قلم حدیث افشارمهر
پارت نوزده :
این دهکده به شدت خطرناک به نظر می رسید، پشت این ظاهر شاد و رنگارنگی که داشت و فضاهای سنتی و دلچسبش مردمانش مرموز و ساکت بودند. انگار مثل دوربین مداربسته هر لحظه در حال ضبط و ثبت آدم ها و اتفاقات روزمره ی آن ها بودند.
راننده شخصی ما که مامور ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
آذر
40اون اسب سیاهه واسه یه نفره خاصه😁