پارت صد و بیست و سوم

زمان ارسال : ۱۶۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

فصل 58

سرما خورده‌‌ بودم و تب و لرز به جانم افتاده بود و اصلاً نمی‌‌توانستم از رختخواب بلند شوم. زیر پتوی کلفت بودم و بخور هم روشن. هنگامه در حالی که موهایش را با گل سر پشت سرش جمع کرده بود و با دستگاه آبمیوه گیری برایم آبِ لیمو شیرین می‌‌گرفت ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.