چه کسی مانع ویرانی خواهد شد؟ به قلم مریم دولتیاری
پارت نوزده :
چند لحظه از عقب به او خیره شد و دید که چند بار برگشت و نگاهش کرد و هر دفعه سرعتش را بیشتر از قبل کرد. تا جایی که داخل خیابانی پیچید و دیگر او را ندید.
مردد نگاهی به آسفالت خیابان که آب دهانش را بر آن ریخته بود انداخت. از داخل جیبش چند دستمالی که همراهش بود را درآورد و به سمت آسفالت رفت. یکی از دستمالها را ثانیهای روی آن گذاشت و بعد برش داشت و لای چند دستمال دیگر گذاشت.
خیلی به این
مطالعهی این پارت حدودا ۴ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۳۶ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
مریم دولتیاری | نویسنده رمان
😅❤️ خواهش میکنم ممنون از حضورتون
۱ ماه پیشاسرا
00به داریوش باپدرآذرکه آشنا درآمدبیچاره اونی که دربازکردمادرش معلوم نیست درچه وضعیتی دید🙏
۱ ماه پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
نه نه، بازپرس با پلیس فرق داره🤍
۱ ماه پیشاسرا
00آره ولی مگه داریوش بازپرس پرونده نیس یاکارآگاه 🤔
۱ ماه پیشمریم دولتیاری | نویسنده رمان
داریوش کارآگاه
۱ ماه پیش
سارا
00به همایون بیشتر میخوره پلیس باشه تا دکتر😁مرسی نویسنده عزیز