پارت صد و هجده

زمان ارسال : ۱۱۸ روز پیش

در ماشینش را باز کرد و بیرون آمد. سعی کردم اعتنایی نکنم اما قلبم داشت از سینه بیرون می‌‌آمد. خدایا! صدای قدم‌‌هایش که نزدیک می‌‌شود دیوانه‌‌ می‌‌شوم. نکند نیلوفر از دستم پایین بیفتد؟! صدایم زد. با همان صدای دلنشین همیشگی:
ـ الهام!
بی اختیار ایستادم و به کفش‌‌های سیاه شیکش نگاه کردم. روبه رویم قامتی کشیده ایستاده بود و چشمانم توان نگاه به چشمانش را نداشت. یک روزی مردی که جلوی

1188
264,254 تعداد بازدید
913 تعداد نظر
134 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

مرضیه نعمتی : ۳ هفته پیش

عزیزان رمان حسرت با هم بودن یک رمان دو حالته هست. یعنی هم رایگان هم وی آی پی. برای خوانندگان رایگان روزهای فرد بین ساعت یازده و ربع تا یازده و نیم شب یک پارت ارسال میشه و برای خوانندگان حق عضویتی هر روز یک پارت.

توجه کنید :

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید