پارت صد و پانزده

زمان ارسال : ۱۶۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

***

شب تا صبح را با کابوس سپری کردم. یا خواب شکوه را دیدم که دوباره توی زندگی‌‌ام پیدا شده یا فریماه و مجید توی بیمارستان کنار همدیگر. صبح به زحمت پلک‌‌هایم از هم باز شد و نیلوفر را که کنارم خواب بود تکان دادم:

ـ نیلو پاشو مامان. باید ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.