پارت دوازده :

دیگر باید نبود حمید را باور کنم؛ با سرعت بیشتری فرش می بافم تا به خیال حمید فرصت سرکشی ندهم .

اما انگار بی فایده است، خیالش جلوی هر گره می نشیند و من می بینم و گره میزنم!!

خوشبختانه بازی به نفع تیم مورد علاقه مردهای این خانه و مرد غایبی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.