اشتباه صحرا به قلم سعیده براز
پارت نهم :
حمید خانواده اش را در این اوضاع رها کرده بود و حالا پی خوش گذرانی خودش بود و سعید پا به پای این خانواده می آمد زحمت می کشید و دم هم نمیزد.
حوصله ی اخم و تخم و زخم زبان شنیدن نداشتم اما باید کمک می کردم تا این قالی زودتر تمام شود؛ روزها همراه آ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مهسا
00خوب