پارت صد و یازده

زمان ارسال : ۱۱۳ روز پیش

***
از بیمارستان مرخصی گرفتم و رفتم خانه مهشید. زنگ در را فشردم و در باز شد. مهشید با دیدنم تعجب کرد و تعارفم زد داخل بروم. با اجازه‌‌ای گفتم و داخل رفتم.
ـ مهشید جون حالت خوبه؟!
لبخند محوی زد و گفت:
ـ آره. بشین!
ـ هیچی نیار! از رنگ و روت معلومه حالت خوب نیست!
آمد و مقابلم نشست. دستش را توی دستم گرفتم و گفتم:
ـ موضوع چیه مهشید؟ چرا انقدر ناراحتی؟ چی شده؟ با من حرف بزن!

1161
251,100 تعداد بازدید
895 تعداد نظر
134 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

مرضیه نعمتی : ۶ روز پیش

عزیزان رمان حسرت با هم بودن یک رمان دو حالته هست. یعنی هم رایگان هم وی آی پی. برای خوانندگان رایگان روزهای فرد بین ساعت یازده و ربع تا یازده و نیم شب یک پارت ارسال میشه و برای خوانندگان حق عضویتی هر روز یک پارت.

توجه کنید :

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید