پارت دوازده :

بعد از برگشتن نگار از اصفهان و قبل‌از ازدواجش، با این‌که گهگاه توى کتاب‌فروشى گیتى هم را مى‌دیدند اما باز هم شبیه دو آشنا بودند که از قدیم هم را مى‌شناختند نه بیشتر.

سحر کمى از دمنوشش را خورد: خسرو خواسته تو دورهمى این هفته باشی ولى حتى اگه از ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.