چه کسی مانع ویرانی خواهد شد؟ به قلم مریم دولتیاری
پارت هفده :
دختر با چشمان کندوکاوگرانه به او خیره شد. انگار که به ذهنش فشار بیاورد تا ببیند او را به جا میآورد یا نه. بعد که نتوانست خطاب به استادش پشت تلفن با عجله گفت:
- بله چشم، چشم من فردا میآم دانشگاه خدمتتون.
سپس خداحافظی کرد و تماس را قطع ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اکرم بانو
00این دخترم مستقیم ب سمت دردسرمیره،فک میکنم قراره خیلی وارد ماجراهابشه