حسرت با هم بودن به قلم مرضیه نعمتی
پارت صد و پنجم
زمان ارسال : ۱۷۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه
فصل49
داخل ناهارخوری بیمارستان با هنگامه حرف میزدم:
ـ دیشب چطور راضی شدی بری؟
هنگامه قاشق را داخل برنجش فرو برد و لبخند زد:
ـ حرفت خیلی اثر گذار بود.
ـ کدوم حرفم؟
ـ همین که فرید آدم منظور دا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00عکس مجیداگه هست الان می بینه