حسرت با هم بودن به قلم مرضیه نعمتی
پارت نود و سوم
زمان ارسال : ۱۹۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
فصل 44
از رفتن امین و مهتاب به ترکیه هفت ماه گذشت. امین رفت که رفت... اوایل به گوشیام زنگ میزد و حالم را میپرسید اما بعد چند ماه تماسهایش قطع شد و دیگر انگار نه انگار که خواهری هم دارد. خیالش راحت بود که خاله ناهید پی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00شناسنامه چطورمیگیره وقتی عدم بارداری داده🤔🙏💋