پارت هفتم :

هزار و یک دوست و رفیق این وَر و آن وَر داشت که می‌توانستند بهترین خانه را برایم پیدا کنند اما به منت بعدش نمی‌ارزید. رو چرخاندم:

- می‌رفتین می‌انداختینش تو جوب، یه مدل بالاتر می‌خریدید. نیاز به بذل و بخشش کردن نبود.

مادرم هشدارگونه صدای ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.