طالع دریا به قلم مرجان فریدی
پارت یکم :
مقدمه:
طالعم را دوخت زدند به دریا.
و کلافش را سیاه و آبی برگزیدند.
اوایلش زیبا بود.
یک ساحل و یک دریا.
یک عشق و یک رویا.
اما ناگهان،گویی دریا دیوانه شد.
کلبه کوچک آرزوهایم را که در نزدیکی ساحلش ساخته بودم را ویران ساخت.
قصد زندگی در میان خرابه های آرزرمان تمام شده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد
مطالعهی این پارت حدودا ۳ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۵۲۴ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
نیما
00خیلی ممنون عالی بود
۲ هفته پیشا
00ذ
۳ هفته پیش..
00عالی
۱ ماه پیشنفس
10بهترین رمانی هست که خوندم
۱ ماه پیشدیوونه رمانای مرجان
00اصاا عالییییی چهاربار خوندمش میخوام کتابشو بخونم🥺 تازه انشا داریم باید راجب رمان مورد علاقمون بنویسیم به جز دنیز ومیلاد چیزی ب ذهنم نرسید
۲ ماه پیشبانو
00عالی
۶ ماه پیشالی
00عالی
۶ ماه پیشZ.M
00خیلی عالی بود
۶ ماه پیشعسل
00عالی
۶ ماه پیشندا
00عالی
۷ ماه پیشمانیلا
۱۸ ساله 00واااای خیلی خوشم آومد
۹ ماه پیشمریم
00عالی
۹ ماه پیشسارا
00رمان خوبی هس دست سازندش دردنکن
۹ ماه پیشات
00تنن
۱۰ ماه پیش
Ailin
00خیلی خوشحالم که بلا خرهه دارم این رمانو میخونمممم