طالع دریا به قلم مرجان فریدی
پارت یکم :
مقدمه:
طالعم را دوخت زدند به دریا.
و کلافش را سیاه و آبی برگزیدند.
اوایلش زیبا بود.
یک ساحل و یک دریا.
یک عشق و یک رویا.
اما ناگهان،گویی دریا دیوانه شد.
کلبه کوچک آرزوهایم را که در نزدیکی ساحلش ساخته بودم را ویران ساخت.
قصد زندگی در میان خرابه های آرزرمان تمام شده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد
مطالعهی این پارت حدودا ۳ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۵۵۹ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
نیما
00خیلی ممنون عالی بود
۲ ماه پیشا
00ذ
۲ ماه پیش..
00عالی
۲ ماه پیشنفس
10بهترین رمانی هست که خوندم
۲ ماه پیشدیوونه رمانای مرجان
00اصاا عالییییی چهاربار خوندمش میخوام کتابشو بخونم🥺 تازه انشا داریم باید راجب رمان مورد علاقمون بنویسیم به جز دنیز ومیلاد چیزی ب ذهنم نرسید
۳ ماه پیشبانو
00عالی
۷ ماه پیشالی
00عالی
۷ ماه پیشZ.M
00خیلی عالی بود
۷ ماه پیشعسل
00عالی
۸ ماه پیشندا
00عالی
۸ ماه پیشمانیلا
00واااای خیلی خوشم آومد
۱۰ ماه پیشمریم
00عالی
۱۰ ماه پیشسارا
00رمان خوبی هس دست سازندش دردنکن
۱۱ ماه پیشات
00تنن
۱۱ ماه پیش
Ailin
00خیلی خوشحالم که بلا خرهه دارم این رمانو میخونمممم