پارت یکم

زمان ارسال : ۱۲۶۹ روز پیش

مقدمه:

طالعم را دوخت زدند به دریا.

و کلافش را سیاه و آبی برگزیدند.

اوایلش زیبا بود.

یک ساحل و یک دریا.

یک عشق و یک رویا.

اما ناگهان،گویی دریا دیوانه شد.

کلبه کوچک آرزوهایم را که در نزدیکی ساحلش ساخته ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید