رمان اکیپمون به قلم فاطمه حکیم آرا
ما یه اکیپ دختریم…. دخترانی که نمیدانند غم را چطور مینویسند …. شاد و سرخوش بی بهانه به خوشی هایشان میرسند اما … کی فکرشو میکرد زندگی چهارتا رفیق به تباهی کشیده شود… چرا دیگه رنگ خوشبختیو نمیبینن… نفس دختری که….. سرگذشت هر یک چه میشود ؟! عشق جای نفرت را میگیرد اما چگونه ؟! خیانت و انتقام چه میشود ؟! بیگناهی آنها چطور ثابت میشود ؟!
تخمین مدت زمان مطالعه : ۶ ساعت و ۴۶ دقیقه
ژانر #عاشقانه #طنز
خلاصه:
ما یه اکیپ دختریم….
دخترانی که نمیدانند غم را چطور مینویسند ….
شاد و سرخوش بی بهانه به خوشی هایشان میرسند اما …
کی فکرشو میکرد زندگی چهارتا رفیق به تباهی کشیده شود…
چرا دیگه رنگ خوشبختیو نمیبینن…
نفس دختری که…..
سرگذشت هر یک چه میشود ؟!
عشق جای نفرت را میگیرد اما چگونه ؟!
خیانت و انتقام چه میشود ؟!
بیگناهی آنها چطور ثابت میشود ؟!
مقدمه :
بعضی آدمها برایمان
یک استکان چای داغند
در مسافرخانه ای بین راه
شبی برفی.
بعضی ها
کبریتی کوچکند
که تاریکی هایمان را روشن کنند
تنها برای چند لحظه ی کوتاه
تنها برای چند لحظه
بعضی ها اما
توی چشمهایمان حلقه می زنند بعد می افتند.
روی گونه های منی حالا
سر می خوری
می رسی به لبهایم
بعضی آدمها چقدر تلخند
اکیپمون :
با کلی استرس آدرس سایت رو توی گوگل تایپ کردم .... انگار دستام رو ویبره بود آخه روی ماوس بند نمی شد.
قلبم و که دیگه نگو......!!!با سرعت 2000 داشت از جاش میزد بیرون یکی از چشمام و بستم وبا اون یکی خیره شدم به صفحه مانیتور.....آه لعنتی بازکن دیگه.....
2 دقیقه گذشت و این لامصب باز نشد. دستام رو به میز گرفتم و صندلی چرخ دارو به عقب هل دادم وبلند شدم.....از این طرف به اون طرف رفتم و همون طور که ناخن انگشت شصتمو میخوردم دوباره به صفحه مانیتور نگاه کردم......وای خدا باز شد بالاخره......سریع چیزایی و که باید وارد می کردم وارد کردم و منتظر موندم باز شه ... چشمام رو بستم و دوتا دستم وتوی هم گره دادم خدایا اگه قبول بشم قول میدم آدم بشم.....دیگه اینقدر به ملت گیر نمیدم پسرا رو مسخره نمی کنم ....اصلا نذر میدم.....اصلا شاید نماز خون بشم.....خدایا، تو رو به خدا!
دیگه بسه نفس این همه استرس واسه چی یا قبول شدی یا نه! با ابروهای گره خورده چشمام رو باز کردم وباز کردن چشمام مساوی شد با هنگ کردنم ... یا امام زاده بیژن!!!
اشک از چشمام پایین ریخت.....پاهام و روی زمین کوبیدم و گفتم:آخه چرااااا....چرا ؟! آخه چرا اینقدر تو مهربونی خدا جونم ......وای عاشقتم واقعا....قبول شدم .......قبوووووووول
خودم و بغل کردموصفحه مانیتور رو بوسیدم.....قر تو کمرم فراوونه نمی دونم کجا ولش کنم......کمرم رو به جلو عقب تاب می دادم و رو هوا بشکن می زدم نه اینطوری نمیشه احتیاج به یه بیس بلند دارم صدای سیستم رو تا آخر بردم بالا و یه آهنگ توپ گذاشتم
وقتی خوشحالمو شاد وقتی میگیره دلم وقتی که کنارمی یا که تو دوری ازم همیشه عاشقتم
تو یه روز و تو یه شب تویه آرامشو تب مثله اشکه تو چشام مثله لبخند رو لب همیشه عاشقتم
همیشه عاشقتم تو ازم نپرس چرا تو رو خیلی دوست دارم اینو میدونه خدا
که برام نفس تویی عشقه بی هوس تویی اونی که به چشم من بهتر از همه ست تویی
همیشه عاشقتم همیشه عاشقتم آرزومه تو بگی که منم تو دلتم
تویه برد و تو شکست تو دلم عشقه تو هست تویه دنیام عشقه تو مثله دنیای دیگست
تو تمومه لحظه هام حتی وقتی که شبام از ستاره خالیه تو رو میبینه چشام
چون برام نفس تویی عشقه بی هوس تویی اونی که به چشم من بهتر از همه ست تویی
همیشه عاشقتم همیشه عاشقتم آرزومه تو بگی که منم تو دلتم , وقتی خوشحالمو شاد
با آهنگ میرقصیدم واصلا حواسم به دورو برم نبود یه تاب به کمرم دادم دیدم مامان توی چهار چوب در دست به کمر ایستاده روبه روم به طرف سیستم رفت وصداش و تا آخر بست
مامان:دختر مگه عروسیته؟ ؟!؟
نفس:عروسم میشم ایشالله .الان خبر بهتر از عروسی دارم برات عشقم؟؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان:باز شروع کردی؟؟!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:مامان!!!اگه گفتی چی شده؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان:چی شده؟!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:نه دیگ اینطوری بی ذوق نپرس با ذوق بپرس چی شده نفسم؟؟!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان:چی شده نفسم؟؟!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:عشقم تو کنکور واست رتبه آوردم. .......وای ماماااااااان قبول شدم...باورت میشه من که کلاس اول دبستان معلم ها ازم قطع امید کردن رشته ای که میخواستم قبول شدم....وااااای!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان:آخه دختر روانشناسی هم شد رشته ؟؟!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا اعتراض گفتم:مامان!!!حتما که نباید رشته فیزیک هسته ای واتمی یا چه میدونم پزشکی و هزارتا زهرمار دیگر قبول بشی! ملت بچشون رشته آبیاری گیاهان دریایی قبول میشه بهش افتخار میکنن.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان با تعجب بهم گفت:آبیاری گیاهان دریایی؟؟!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزدم زیر خنده و گفتم:مثال بود دیگه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان : حتی مثال زدنتم به آدم نبرده.!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:آره دیگه من به پا فرشته ام!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان:پانیذ وبقيه دوستات چی؟!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه دفعه یاد اونا افتادم .پریدم روی گوشیم اومدم شماره پانیذ و بگیرم که گفتم تا وقتی وات هست چرا شارژ هدر بدم مگه شارژ مفتیه . رفتم توی گروپ و نوشتم بچه ها قبول شدین؟؟!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمثل اینکه فقط ارغوان آنلاين بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان:توشدی؟؟!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:آره من شدم تو چی؟!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان :منم قبول شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدتا استیکر قلب وخنده واسش فرستادم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:اصلا باورم نمیشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان:دیگه اونقدام خرف نیستیم که!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:عمه جونت خرفه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان:اون که کلا اسکول!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ:سلام شاسکول
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:سلام اسکول خودم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان:سلام پانیذخانم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ:قبول شدین من که میدونستم قبول میشیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : اعتماد به نفست تو حلق عمه ام و عمه ات
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ:اوی به عمه ای من فحش نده من رو عمه ام حساسم!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان:بابا حساس!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ :شقایق چی؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:آن نیست!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق:اوه اوه غیبت می کردین؟!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:آخه کدو چی داره که دیگر بخواهیم غیبتش کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق:کدو عمه ارغوانه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان:دمت گرم شقایق
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:وای اصلا باورم نمیشه چهارتامون قبول شدیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ:توهم که هیچ باورت نمیشه !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق:بچه ها فعلا من باید برم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:بآی منم برم خرید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ:تو که 24 ساعت تو پاساژا ول میگردی بابا فهمیدم خرپولی دختر رئیس کارخونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:مرض پانیذ پاشو گمشو حاضر شو بیام دنبالت بریم پاساژ گردی!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ 30 : مین دیگه آماده ام!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:تا من حاضر بشم وبیام یه 100 مین دیگه طول میکشد !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ:بدبخت اون کسی هست که به امید تو بشينه!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس:خفه بابا....فعلا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشی و روی میز گذاشتم و پریدم رو صندلی میز توالت ؛ یه عالم کرم پودر خالی کردم رو اون صورت بدبختم و یه رژ لب صورتی پر رنگ زدم روی اون لبای خدادادی پروتزی! مرحله بعد زدن ریمل بود دهنم و 180 درجه باز کردم و با دقت تمام مشغول زدن ریمل شدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلند شدم وبه سمت کمد دیواری گوشه ی اتاق رفتم درش رو باز کردم یه عالم لباس خالی شد رو سرم تعادلم و از دست دادم و خوردم زمین...............آخ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه زور لباسا رو کنار زدم وبلند شدم! از بین اون بازار شام یه شلوار 90 مشکی کشیدم بیرون وبا یه رویی با خطای سفید مشکی چه گورخری بشم.
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاستغفرالله تعریف کردنم تو حلق عمه ارغوان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irلباسامو کندم واونا رو پوشیدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز اتاق بیرون اومدم و به طرف آشپزخونه رفتم پریدم رو اپن و گفتم : کدبانووووو ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمامان سرش و از توی کابینت بیرون آورد و گفت :باز چی شده ؟؟ کجا شال و کلاه کردی ؟!؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_دارم با پانی میرم بیرون !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بازم خریددددد ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_آره دیگه احساس میکنم هیچ چی ندارم باید برم بگیرم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_دختر تو کرم خرید کردن گرفتی از هر مدل یه صد تا رنگ و طرح داری ..... تو اول اونا رو بپوش بعد احساس کن هیچ چی نداری !!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نه مامان جونم خب این پولا رو باید خرج کرد دیگه !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_این کار تو دیگه ول خرجی به حساب میاد .... باید به بابات بگم اینقر پول تو دستت ول نکنه !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ماماااااااان !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ زهررررر ماررررر دخترم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_مگه تو چند تا بچه داری که اینجوری بهش میگی .... دلت میاااد !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_مشکل همینه که یه دونه بیشتر ندارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_مامان گلم ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_وردار برو .... بیا اینم سوییچ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپریدم پایین و گونه هاشو بوسیدم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_الهییییی من فدااااات
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بسته دختر ماتیکی شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_فعلا عشقم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپریدم تو پارکینگ و سوار بی ام دبلیو زد فور مشکی رنگ مامان شدم . دیگه وقتشه به سامی بگم یه ماشین واسم دست و پا کنه ......والا همه پسر دایی دارن ما هم پسر دایی داریم دلم خوشه نمایشگاه ماشین داره !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز پارکینگ بیرون اومدم و به سمت خونه ی پانی زشته رفتم .... صدای موزیک و بردم بالا و شیشه های دودی رو کشیدم پایین ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irآهنگ علیرضا جی جی و سیجل و بهزاد لیتو کی خوبه کی بد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکارایه بد واسه منو تو رو زمین اومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکارایه بد یه کمش نه که اونقدر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکارایه بد واسه ی منو تو رو زمین اومد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتقصیره دوتامونو نگو کی خوبه کی بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکی خوبه کی بد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irکی خوبه کی بد میریم خونه دیر وقت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداریم یه خورده ای فرق زیر این آسمونه بی سقف
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشیطون ولی ملعون نه هر چی که بهت میگم من اون نه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتوام نه تخس ترین مونث
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنمیدی منو راحت تو از دست نه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدم در خونه پانیذ وایسادم و با گوشیم یه تک زدم بهش ....طولی نکشید که با غرغر از خونه بیرون اومد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروی صندلی جلو خودشو ول کرد و محکم در و بست ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اوووییییی یواش تر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_دیرتر می اومدی یه کم !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ترافیک بووود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_آره جون عمه ی ارغوان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_حالا اینقدر سخت نگیر پوستت خراب میشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_شقایق و ارغوان نمیان ؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نوووووچ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irزدم تو دنده و حرکت کردم ......دست راستم و مشت کردم ... بردم بالا و گفتم : پیش به سوی یه خرید حسابی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اسکول که میگن تویی !!! به این حالت نگاش کردم .....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از گذشت 4 ساعت من و پانیذ با یه عالمه کیسه های خرید در حال پایین اومدن از پله برقی از دوازدهمین پاساژ بودیم که غرغر های پانی دوباره شروع شد ..
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_تو خسته نشدی .... پام شکست ...... یه عالمه خرید کردی ..... 500 تا تیکه بهمون پروندن .... 12 تا شماره دادن پاره کردی ریختیم دور ..... هوووووف
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irخیلی ریلکس گفتم : واااااا چقدر غر میزنی بیا این مانتو رو نگا چقدر خوشگله بیا بریم بخریمش ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_نفس این دهمین مانتویی هست که امروز داری میخری !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ خب خوشگلههههه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_هووووووف
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_مرررض
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدستشو کشیدم و به سمت مانتو فروشی رفتیم همون مدل مانتو رو با دوتا رنگ مختلف گرفتم یکی آلبالویی و یکی خاکستری ..... مانتو هارو حساب کردم و اومدیم بیرون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ بسته دیگه .... چیزی دیگه نمونده که نخریده باشی !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_فعلا بریم یه چیزی بخوریم من گشنمه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از خوردن .... پول بستنی هارو پانی حساب کرد به طرف پارکینگ پاساژ رفتیم و ماشین و از اونجا بیرون آوردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ساعت چنده ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_8ونیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بریم دنبال اری و شقایق شام و باهم بخوریم ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_وایسا بزنگم بهشون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگوشیش و از تو کیف دستیش بیرون آورد و با ارغوان تماس گرفت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_الو سلام اری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_سلام .... کر شدم .....کجایی مگه ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_با نفس اومدیم بیرون ..... بیایم دنبالت ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ پ ن پ ..... پاشو گمشو بیا حوصلم سریده !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_اوکی وایسا به شقایقم زنگ بزنیم 30 مین دیگه اونجاییم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_آره جون عمه ام این نفسی که من میشناسم 6 ساعت دیگه برسه خیلی هنر کرده
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : اری خانوم باشه دارم برات
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ عههههه مگه تو صدای منو میشنووووی ؟!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_ بله رو بلندگو گذاشته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_پانیذ میکشمت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir_بروووو عامووووو ...... آماده شو اومدیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از اری پانیذ به شقایق زنگ زد و قرار شد بریم دنبالشون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاول دنبال شقایق رفتیم خونشون توی همون مسیر بود ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : سلام بروبچ خودمووووون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : سلام میمون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : علیک
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : مرسی از استقبال گرمتون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : قابل نداشت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : کدوم گوری بودین ؟؟! کدوم گوری میخواییم بریم ؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : فعلا فک بسته ... بریم دنبال ارغوان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدور میدون دور زدم و به سمت خونه ارغوان اینا حرکت کردیم بعد از گذشت 10 دقیقه جلو خونشون وایسادم و پانیذ یه تک زد بهش ..... خانوم 5 دقیقه طول داد تا بالاخره افتخار داد بیاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : سلام اکیپ خودمون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : بالاخره افتخار دادین بیایین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : خیلی دیر شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : نه ولی یه 5 دقیقه ای لفتش دادی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : اوووووو هه طوری گفتی گفتم شاید یه 3 ساعتی اینجا وایسادین ..... کجا داریم میریم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : قبرستان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : سر قبر عمه ات
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : خبر مرگش زودتری !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : این خوابه که !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : ولش کن بدبخت از صبح تا حالا دارم از این پاساژ به اون پاساژ می گردونمش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : خخخخخ ..... تو باز رفتی کل تهروون و تاراج کردی ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : نه فقط یه کم خرید کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : دقت کن فقط یه کم ..... یه کوشولو .... تو نمیخوای راه بیوفتی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : چرا رفتیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irماشین و روشن کردم و راه افتادیم به طرف بام تهران ..... پاتوق اکیپمون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : کاشکی رفته بودیم یه رستوران دیگه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان: نه من اینجا رو خیلی دوست دارم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : من فقط خوابم میاااااد این نفس نکبت خیلی از من راه کشیده امروز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : کوفت میمون ..... عمه ارغوان بود گفت منم میااام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : یادم باشه اصلا دفعه دیگه با تو نیام خررررید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : هر دفعه همین حرف و میزنی و آدم نمیشی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : شقایق ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : درد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : بچه ها نگا ارغوان چقدر تو حسه !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : هستی ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : مگه میشه نباشم .... اول بزن قدش
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : یه روز کرم نریزین روزتون شب نمیشه نه ؟؟؟ شقایق : تو بتمرگ .... مگه خوابت نمیاااد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : مگه میزارین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبطری آب و بداشتم و به طرف ارغوان رفتم چشماشو بسته بود و کاملا تو حس بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز بالا بطری و روی سر ارغوان خالی کردم این کارم مساوی شد با جیغ بنففففش اری خخخخخخ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : نکبت انگل مگه مرض داری
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : حیفم اومد حست و بهم نریزم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : بیشعوووور حالا من با این لباسای خیس چیکار کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : شکر خدااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : چی شکر خداااا ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : میگی با این لباسا چیکار کنم میگم شکر خدا کن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : گمشووو شقی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : شقی عمه اته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : بسته خودتون و خفه کردین !!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : ادب از که آموختی دخترک ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : از تووووو و عمه ات
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : اوی منو با اون عجوزه یکی نکنااااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : به هر حال از یه نژاد هستین !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : مگه سگه !!!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : اوییی دیگه دارم قاطی میکنماااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : عشقم تو تازه تاتی تاتی میکنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : درد .... خوبه این فضای مجازی اومد بعضیا شاخ شن
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : بس کنید دیگه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : تو بگو من الان با این لباسای خیس چیکار کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : بزن برقص ..... من چه میدونم برو یکی از اون صد تا لباسی که امروز خریده رو از تو ماشین بردار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان :فکر خوبیه هااااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : درد بی درمون بگیرییی الهی پانی خرگوشه ...... این نظر بود که دادی !؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : میخواستی کرم نریزی !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : میگم بچه هاااااا ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : بگوووو هاااااا ؟ !!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : کی باید بریم اصفهان ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : میخواین همین فردا حرکت کنیم !؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : فردا زود نیست ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : کلاسها از کی شروع میشه ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : 27 ام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : من میگم فردا بریم ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : میخوای ماشین ننه تو ور داری بیاری ؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : نه آخر شب میرم پیش سامی یه ماشین ور میدارم میام
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : انگار مغازه خودشه که میگه ور میدارم میام !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : مغازه پسرداییمه هااااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : باشه !! من برام جای تعجب داره تو اینقدر با سامیار خوبی من و پسر داییم که سایه همو با تیر میزنیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : حسووووود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : نفس سوییچ ماشین ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : میگم ارغوان جووونم جون هرکی میدونی اون مانتو صورتیه رو برنداااار ..... مردم تا فروشنده سایز
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir1 و پیدا کرد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : به من چه میخواستی شبیه نی قلیون نباشه ..... دختر باس چهارشونه باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : اون پسره که باید چهار شونه باشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : تو این دور و زمونه دیگه دختر و پسر فرقی نمیکنه !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : شماها گشنتون نیست !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : زهر مار بخوری ..... من یخ زدم از سرماااا .... بده من اون سوییچو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس :بیااااا ..... کوفتت بشه اون لباس
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : میخواستی کرم نریزی !!! یه لگد زدم توی پای شقایق و گفتم : تقصیر این انگله
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : اوییییس انگل خودتی میمون
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : خسیس بدبخت !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : عمته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : عمه ارغوانه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irطولی نکشید که ارغوان با یه شکل و ظاهر جدید جلومون ظاهر شد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : صورتیه هرکاری کردم اندازم نشد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : تو تن من به زور میره دیگه اندازه تو بشه !!! ارغوان : خب عزیزم میخوای لباس بخری یه کم گشاد تر بخررررر تا دیگران هم بتونن استفاده کنن .... تو که اینارو یه بار بیشتر نمیپوشی !! ..... بعضیاشو هم که اصلا نمیپوشی !!!! نفس : باشه از حالا سایز شما لباس میخررررم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : من مردم از گشنگی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق :راست میگه منم در حال مردنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : ای بمیرین از دست یه مشت میمون راحت بشم من
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : میمون ؟؟ نفس : عمته
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : میشه بریم سفرخونه ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : مگه لاتی ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : مگه فقط لاتا میرن سفرخونه !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : نمیدونم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : بابا گذشتم از سر رستوران 5 ستاره ..... منو ببرین اصغر کبابی ..... یا جعفر سمبوسه ای .... اصن از یه سوپر مارکت یه کیک و آبمیوه واسه من بخرین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : خوبه بابا الان میبریمت بیش اصغر سیبیل
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : من بشینم پشت ماشین
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : ماشین ننمه میخوای یه خط بیوفته روش خفه ام کنه !!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : فک نمیکنم مامانت اینقدر عصبانی باشه هااااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : نه هست !!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : جیگیلی جیگیلی قناری !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : فک نمیکردم گشنگی اینقدر به مخت سرایت کنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : چرا تو رفتی و یه لگد زدی به بخت من !!! ....... از وقتی رفتی خونه سرابه ..... من گشنمه ... داره .... بارون میباره ...... تو که اینقدر آشپزیت بد بود ..... چرا نگفتی به من .... آشپز بگیرمممم ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان دستشو روی دهن پانیذ گداشت و به طرف ماشین کشیدش خودشم از چرت و پرتایی که میگفت خندش گرفته بود ....
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : بیا که از دست رفتی ...... بروبچ بپرین بالا بریم یه چیزی بریزیم تو شکم این که روانی شد !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه سمت یه رستوران شیک و مجلسی رفتیم ..... وا مگه لباسه که شیک و مجلسی باشه ....گفتم لباس مجلسی یادم باشه برم یه دست کت و شلوار مجلسی بگیرماااا .... حالا بگذریم دیگه ... خلاصه یه قبرستونی رفتیم تا این شکمای لامصب و پر کنی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
نفس : فردا 6 صبح حرکت میکنیم !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : مگه عروس میبری 6 صبح چه خبرههه !!! شقایق : 6 صبح من خواااابم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : ساعت 1 بریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : اصن نمیشه هفته دیگه بریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : خوابگاه ها پر میشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : خونه بگیریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : مگه نشنیدی اونایی که خونه میگیرن چه بلا هایی سرشون میاااد !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : دو کلمه از مادر شوهر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : تو باز اومدی حرف بزنی ..... من از خوابگاه خوشم نمیاد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : خونه بگیرم واسه این یه دو سه سال !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : کرایه کنیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : اجاره کنیم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : میشه سفارش بدیم !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس آقاااااا ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگارسون : خوش آمدید چی میل دارین ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبه پسر چشم آبی زل زدم و با عشوه گفتم : غذای پیشنهادیتون چیه ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگارسون : ساستیکو با سس ایتالیایی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : پس من ...... کوبیده با برنج میخورم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ که به زور جلوی خنده شو گرفته بود گفت : من پیتزا مخلوط
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : چلو کباب
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : چیز برگر
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگارسون که از عصبانیت سرخ شده بود گفت : چیز دیگه ای میل ندارین ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : چراااا !
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irگارسون : بفرمایید ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : نوشابه و سالاد یادت نره .... زود بیار که گشنمه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبعد از رفتم گارسون شقایق پقی زد زیر خنده و گفت : مگه با نوکر خونه بابات حرف میزنی !؟! نفس : اگه دوست داشته باشه نوکر در خونه بابامم میشه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : بدبخت !! دلم واسش سوخت
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : فقط چشماش خوشگل بود ..... وگرنه دماغش شبیه 5 بود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : چیکار دماغ مردم داری !!! .... همه که مثل تو پول ندارن برن عمل کنن !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : صد دفعه گفتم دماغ من خدادادی عملی هست !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : بابا خدادای عملی !!! نفس : حسوووود
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irصدای گوشی شقایق بلند شد ...... شقایق : اوه اوه ننمه یه کم سکوت ...... الو سلام ...... مرسی .... باشه ..... نه زود میام ...... کجاش دیره تازه ساعت 10 و نیمه ...... مامان ..... گیر نده دیگه ..... اره ..... فردا صبح ..... اوکی .... گفتم که میام .... باشه .... خدافظ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irهوووووف کشت منو این
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : ننه من که صب تا حالا یه زنگم نزده !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : خوشبحالت !!! مامان من خیلی گیر میده ..... خیلی روم حساسه .... به خصوص بعد از اون اتفاقایی که ااسه شادی افتاد !!! نفس : اشکال نداره عزیزم مادر دیگه همه مامانا هساسن !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : بیخیال حساس بودن ننه ها من مردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمن و ارغوان و شقایق خیلی یهویی باهم گفتیم : ااااایییییی باباااااااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدر حال خوردن غذا ها بودیم و هرکسی مشغول کار خودش بود که یهو پانیذ رو به ارغوان کرد و گفت : تبریک میگم عزیزم فقط من چی بپوشم ؟؟ ارغوان : با منی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : الان رو به روی من به جز تو کی نشسته آدم عاقل ؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان نگاهی به پشت سرش کرد و گفت : اون خانومه ..... حالا منظورت چی بود از اون حرف ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ با ابرو به میز کناری که چند تا پسر نشسته بودن اشاره کرد و گفت : پیرهن آبیه بدجور تو نخته !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ به سمت میز اون وری نگاه کرد و دید بهههلهههه آقا 6 چشمی بهش زل زده و هی لبخند ژگوند میزنه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان رو به شقایق کرد و گفت : پاشو بیا جاتو با من عوض کن ببینم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : چیکارش داری بزار تو نخت باشه ..... دلش آب شه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : حوصله دردسر ندارم ..... هنوز ماجرای کافی شاپ و سعید و که یادت نرفته !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : مگه میشه اون و فراموش کرددد ...... داداشت خیلی غیرتیه هاااااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : از خیلی گذشته !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : ول غیرتی بودن داداش اری و خوشتیپی اون پیرهن آبیه کنین ..... پاشین برسونمتون میخوام برم پیش سامی !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : خب ماهم میایم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاداشو درآوردم و گفتم : این پسر دایی ما مخ نداره که تو بخوای بزنی !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irشقایق : خوشم میاد هیچی نگم میفهمیاااااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : دیگه خوبه بعد از 4 سال من تو رو نشناسم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : نفس بقیه غداتو نمیخوای ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : ینی تو سیر نشدی !!! ؟؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : نه متاسفانه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : پاشو .... پاشین میخوام برم پیش سامی
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irپانیذ : سامی کیلو چند من گشنمه !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس :حناق بخوری بیا اینم بخور زودتر بریم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irغذامو گذاشتم روبه رو پانیذ و به ارغوان زل زدم .... بدجور توی فکر بود . صداش کردم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : ارغوان ؟؟ .....اری ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان : هان ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : کجایی دختر ؟؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irارغوان :سر قبر عمم ..... پاشین جمع کنین من زودتر باید برم خونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irدنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
زودتر از همه بلند شدم و از رستوران بیرون اومدم ..... بچه ها یکی یکی بعد از من بیرون اومدن .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتک تکشون و به خونه هاشون رسوندم به سمت نمایشگاه سامی حرکت کردم .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irروبه روی نمایشگاه پارک کردم و در و با ریموت قفل کردم .... پیاده شدم و رفتم تو
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار کنار یه ماشین جیگر وایساده بود و با یه آقای خوشتیپ تر از ماشین حرف میزد
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبا دیدن من دستشو تکون داد و ازم خواست صبر کنم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irمنم کنار یه ماشین آبی خوجل وایسادم و یه سلفی انداختم .... اینم پست امشب اینستاااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irداشتم پی امای تلگرامم و چک می کردم که سامیار به طرفم اومد .
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : به به از این طرفااااا ... راه گم کردی دختر عمه جاااان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : آره والا این آلزایمره دوباره اومده سراغم راه خونمون و گم کردم !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : از دست تو .... حالا چیکار داری ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : تو اصلا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irبلد نیستی با یه خانوم متشخص چطور صحبت کنیااااا !!! ..... من نمیدونم تو با این اخلاق گندت این همه دوست دختر از کجا آوردی ؟!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : به تو چه آخه نیم وجبی !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : نیم وجبی عمه ارغوانه ..... ماشین میخوام !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : ما به بچه ها ماشین نمی فروشیم !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : عه ساااااامیاااار
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار :کوفت نفس جان
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : دلت میاااد !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : حالا چی میخوای !؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : مگان .... نه مزدا 3 .... اونم سفید !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : چه خوش سلیقه هم هست .... خانوم شما تا رضایت کتبی از والدین نیارین من نمیتونم بهتون ماشین بفروشم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : نمیفروشی دیگه !!!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : نووچ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : باشه منم میرم پیش نوید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irتقریبا پریدم روی میز نمایشگاه و نشستم روش .... نوید دوست قدیمی و خانوادگی و شریک سامیار بود پدرش هم یکی از کارمندای بابای من بود .... با چشمایی شبیه به حالت چشمای گربه ی شرک به نوید زل زدم و گفتم : نوووووید ؟!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنوید : بله ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : سامیار به من ماشین نمیده !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنوید :چی میخوای حالا ؟!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : مزدا 3
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنوید : چه رنگی ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس :سفید
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنوید : خیلی خب صبح بیا ببر !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : الان میخوام !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنوید : همین الان !!؟؟؟ ..... دختر ساعت 12 شب ماشین برا چته ..... اصن تو 12 شب بیرون از خونه چی میخوای ؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاوه اوه معلوم بود نوید هم از اون غیرتی ها هستاااااا ..... بیچاره زن اینده اش .... تیکه پاره اش میکنه !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس :با بچه ها بیرون بودیم ...
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنوید : زود باش برو خونه
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : نوید ماشین میخام .... صبح دارم میرم اصفهان !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنوید : اصفهان چه خبره !!!؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : دانشگاه قبول شدم
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنوید : شیرینیش کووو پس ؟؟؟ نفس :بزن به حساااب ..... راستی نوید سامی چشه ؟؟ نوید : هیچی امروز با یکی از مشتریا دعواش شده .... یکی از چک هاشم پاس نشده !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : من میگم مثل همیشه گرم نمیگیره ..... بیخیال اخلاق گند این مزدا منو بده برم ..... فک نکنم سفید داشته باشیمااا
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : حالا یه نگا بنداز !!!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irاز پشت پیز بلند شد و به سمت طبقه پایین رفت منم همون جا منتظر موندم و به ساپیار زل زدم چشماشو بسته بود و پاشو روی هم انداخته بود نزدیکش رفتم و گفتم : پخخخخخ
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : زهر مار ..... تو دانشجو شدی و هنو آدم نشدی !!؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : من آدم بشو نیستم !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : نمیگفتی هم ما میدونستیم !! ..... فردا کی میری ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس : ظهر حرکت میکنم !!
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irسامیار : کی برمیگردی ؟؟
دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.irنفس
۱۷ ساله 00رمان خوبی بود ولی نفس دوستاش نباید زندگیشون ب این بدی تموم می شود هیچ خبری ازشون نباشه واقعا ناراحت کننده بود
۳ ماه پیشسارا
۱۷ ساله 20اولاش خوب بود ولی از اونجایی که مهسا رو دزدیدن چرت شد
۴ ماه پیشنجوام
00قلم نویسنده ضعیف بود اینکه از اخر کل اکیپ از هم پاشید خیلی بد شد از شروین خیلی بدم میاد ولی کاوه رو دوس داشتم و پانیذ رو
۵ ماه پیشزری
00رمان خوب بود . ولی نویسنده باید بهتر تایپ میکردم بعضی از جاهای رمان اصلا قابل خوندن نبود
۶ ماه پیشZahra Bahrani
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
بیتا
۱۴ ساله 10مزخرف بودددددددد این دیگه چه رمانی بود اصلا پیشنهاد نمی کنم خیلی بد بود قلمش ضعیف بود اوایلش عالی بود اما از اونجایی که انتقام شروین شروع شد چرت شد
۶ ماه پیشNia
۱۷ ساله 10درکل خوب بود اوایلش خیلی طنز بود ولی اخراش خیلی غمگین شد و من حسابی باهاش گریه کردم، ولی اخرش یه چیزایی هم مشخص نشد مثل سرنوشت انتقام پانیذ از کاوه
۷ ماه پیشZAHRA SHONAM...
00خوب بود فقط غلط های املایی که دیده میشد خیلی ضایع بودن و بنظرم آخرای رمان افتضاح شد یهو اومدن گفتم شروین رفته بهزیستی و زن گرفته و اینا عجیب بود ولی این که نفس و سامیار بهم رسیدن جلوه خوبی داده بود:)
۱۱ ماه پیشپریسا
۳۳ ساله 00خیلی رمان خوبی بود عالی بود دستت درد نکنه نویسنده جان
۱۱ ماه پیشمهدیه
10رمانش همچین چنگی ب دلم نزد اما من ب شروین ام حق میدادم اونم زجر کشیده بود اما این چ کاری بود نفس با بردیا کرد ؟ کارش خیلی سنگ دلانه بود اصلا خوشم نیومد از ازدواج ماهان و پارمیس ام خوشم نیومد یهویی شد
۱ سال پیش.
00ب نظرم اولش خوب بود ولی این اخرا خیلی بد شد
۱ سال پیشhasti
00اولاش بدک نبود ولی آخرش خیلی گند بود
۱ سال پیشمطهره
10تلخ ولی زیبا🙂
۱ سال پیشحدیث
00افتضاح بود ادم اینقدر بدبخت حتی بچه هاشونم بدبخت بودن نخونید بهتره حیف وقتی که گذاشتم
۱ سال پیش
Nazanin Akbarinia
۱۵ ساله 00خیلی خیلی قشنگ بود فقط زیادی کشش داده بودی