پارت هشتم :

آذر در دفتر استادراهنمایش، دکتر حدادی، در‌حالی‌که مرتب با گوشه‌ی قاب سفید رنگ گوشی‌اش بازی می‌کرد و پوست دهانش را می‌جوید ایستاده و منتظر جوابی از جانب او بود، امّا استاد بدون این‌که توجهی کند پشت سر هم برگه‌ امتحانی‌های زیر دستش را از نظر می‌گذراند ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.