پارت پنجاه و دوم

زمان ارسال : ۲۹۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

صدای پیچر مجدد در راهرو شنیده شد:
-دکتر مظفری، دکتر مظفری به آی‌سی‌یو.
ابراهیم پلکی زد. سر و صدای به راه افتاده او را از عالم بی‌خبری بیرون آورد تا چشم باز کرد، دکتر و دو پرستاری را دید که سمتِ آی‌سی‌یو می‌دوند.
خواب به کل از سرش پرید. با هراس از جا برخاست و داد زد:
-چه خبره؟
دکتر و پرستارها سریع وارد اتاق شدند. پشتبند آن‌ها امیرعلی سمت اتاق دوید، اما در به رویش بسته شد

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.