پارت هفتاد و سوم :

آسمان چون غمگینی از عزا در آمده لباس سیاه از تن بیرون می‌کشد.صدای خروس همسایه‌ای میان کورسوی روشنای صبح، سکوت را در هم می‌شکند.از اتاق تنها صدای نفسهای آرام مهرآئین به گوش می‌رسد و از بیرون اتاق صدای کشیدن شدن غلتک رنگ بر روی دیوار.حس عجیب مهرآئین اینبار او را ترسانده است.تمام وقایع خوانده شده از پیام جک گوشه‌ای تاریک از خوابهای دور اوست زمانی که در کانادا بود.چرا باید چیزهایی ببیند

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۸ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • Aa

    00

    👏🙏🌺

    ۴ هفته پیش
  • سمیه هرمزی | نویسنده رمان

    ❤️

    ۴ هفته پیش
  • ساناز

    10

    💙🩵🩶💚💜💛❤️🧡🤎🤍

    ۴ هفته پیش
  • سمیه هرمزی | نویسنده رمان

    ❤️

    ۴ هفته پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.