پارت دوازده :

یکهو سرش را بالا گرفت و سیب گلویش بیرون پرید دست هایش را مشت کرد و نعره ای کشید و برای یک لحظه سکوتی سهمگین توی کل جنگل پیچید. همه متعجب بودند، حتی خود اویی که هیچی باعث تعجب و سوپرایزش نمی شد.

نفس زنان سرش را پایین آورد و به دست هایش و سپس ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.