پارت سوم :

- خوب دختر جان، کتابی که به من قولش و دادی کو؟

خجالت زده سرم را پایین انداختم و گفتم :

- عزیز شرمنده ، تموم شد.

بدون اینکه حالت صورتش عوض شود با لبخند گفت:

- یعنی می خوایی بگی یادت رفت یه کتاب برام نگه داری ؟

- ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.