مرگ در پاورقی به قلم میلاد سرداری
پارت شانزده :
- آری اینجا را میبینم.
- نیک است، حال هم نیک مینگری و هم نیک سخن میگویی.
هامین روی چمن دراز کشید و رو به آفتاب بلند بلند خندید.
- بالاخره یه چیز مشترک دیدیم!
نگاه متعجب قباد بر روی بدن دراز شده هامین روی علفهای پژمرده ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
پرنیا
00قابلیت این رو داره که به رمان جداگانه تبدیل بشه خیلی دوستش داشتم 🥹🥹