پارت پانزده

زمان ارسال : دیروز

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

چه می‌دانست از دل من و البته من چه می‌دانستم از دل بی تاب او. نشسته بودیم و داشتیم در مورد مسئله‌ای حرف می زدیم که قرار بود تمام گذشته‌مان را نابود کند. وقتی گفتم که در مورد مهسا قصدم جدی است. لبخندی تلخ زد و بعد کارخانه را بهانه کرد و با عجله رفت.
آن‌قدر درگیر کار ومهسا بودم که اصلا متوجه حال او نشدم. در بهت عکس‌ها بودم. باید خوشحال می‌شدم که می‌خواهد همه بدانند متعلق به من است یا ا

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.