سرای سیمرغ به قلم مرتضی حق شناس
پارت ده
زمان ارسال : ۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 2 دقیقه
عصر یک روز گرم تابستان آدمها آمدند و در راستای تنظیم جمعیت خانواده مرغان مرغ و خروسهای پیر را جدا کردند و تمام مرغ و خروسهای باقیمانده را در مرغدانی جای دادند تا ندانند و نفهمند که چه بر سر پدران و مادران و فرزندانشان میآید؛ هرچند تا نفهمند که چه بر سر پدران و مادران پیرشان خواهد آمد، هرچند چند مرغ و خروس جوان هم در این جمع جا گرفتند و بیخیال از همهجا در حیاط میچرخیدند، غافل