ماه خاکستری به قلم زهرا خزائی
پارت سی و نهم :
_کارمو دوست دارم.
_آخه به چیه این کار علاقه مندی؟ تو با این هیکل و قیافه می تونی راحت وارد صنعت مدلینگی بشی.
_پس یعنی هیکل و قیافم به دلت نشسته؟
وا رفتم.
من داشتم چی می گفتم!
اون چی می گفت.
با غیض رومو ازش برگردوندنم.
_نخیر...فقط می خواستم کمکت کنم.
_من کارمو دوست دارم.
_اوکی.
و بعد به بیرون زل زدم.
_الین؟
به طرف الیاس برگشتم و پچ زدم:
_بله؟
مطالعهی این پارت کمتر از ۲ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۳۲ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.