پارت دوازده

زمان ارسال : ۱۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

علی با دست مانع شد و گفت:

ـ اشکالی نداره. بذارید راحت باشه.

میلاد با خنده گفت:

ـ ببخشید علی آقا. نه اینکه من از بچگی دوست داشتم پلیس شم و خانواده نذاشتن هنوز آرزو به دل موندم!

صدای خنده برخاست. امیرحسین سری تکان داد و گفت: ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.