پارت سی و نهم

زمان ارسال : ۴۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

ناگهان صدایی از میان درختان قوت گرفت. صدایی ریز، خفیف و البته ترسناک. شوپه از جا پرید و گوش‌هایش تیز شد. جاوید در حالی که لبخند بر لبانش نقش بسته بود از خواب خوش برخاست. تصاویر بسیار سریع از پس هم عبور کرد؛ گرگ رهبر از پس‌زمینه‌ی درختان خارج شد و به سمت رمزی هجوم برد. آنقدر سریع که نه شوپه توانست واق واق کند و نه جاوید تکانی بخورد.
آنی بعد گرگ رهبر به سمت خرگوش جستی زد و لحظه‌ای دیگر ص

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.