رویای آشفته به قلم سمیه هرمزی
پارت هفتاد :
صدای پای آب روی شنهای ساحل از هر موسیقی دل نشین تر است.نسیم ملایمش که موها را نوازش میکند دست خداست گویی بر تن خستهاش.خیلی خستهاست ؛از بیخبری، دوری،از فراموش شدن.دلتنگ است برای آیه،خیال،معین،مادر،حتی عمه سورهاش در شیراز.چشم میبندد و باد ساحلی تمام تنش را خنک میکند.خودش را بغل میگیرد و دریای پهناور غوطهور در تاریکی را نظاره میکند.ناگهان کسی کنارش مینشیند؛نامش کوروش و
ماهک
00💝💝💝