پارت هفتاد :

صدای پای آب روی شنهای ساحل از هر موسیقی دل نشین تر است.نسیم ملایمش که موها را نوازش می‌کند دست خداست گویی بر تن خسته‌اش.خیلی خسته‌است ؛از بی‌خبری، دوری،از فراموش شدن.دلتنگ است برای آیه،خیال،معین،مادر،حتی عمه سوره‌اش در شیراز.چشم می‌بندد و باد ساحلی تمام تنش را خنک می‌کند.خودش را بغل می‌گیرد و دریای پهناور غوطه‌ور در تاریکی را نظاره می‌کند.ناگهان کسی کنارش می‌نشیند؛نامش کوروش و

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۶ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۷۷ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ماهک

    00

    💝💝💝

    ۲ ماه پیش
  • Aa

    10

    🙏👏👏👏

    ۳ ماه پیش
  • ساناز

    10

    🤎❤️💚💜💙🧡🩵💛

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.