پارت صد و سی و هفتم

زمان ارسال : ۴۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 2 دقیقه

تکیه‌اش به درد‌هایش بود. گمان می‌کرد که هیچگاه از دست آن‌ها رهایی ندارد، کاملا در اشتباه بود. من می‌دانستم که چگونه آن‌ها را از او بگیرم و بجای‌شان قوت قلب و امید به آینده و اعتماد به نفس را جایگزین کنم. مگر تکیه‌گاهی هم مطمئن‌ و محکم‌تر از این‌ها هم داشتیم؟
کف دستانم را بهم مالیدم تا از گرد آجیلی که خورده بودم تمیز شوند. کمی به بغل مایل شدم و نگاهم را به اویی که غمگین مرا می‌نگ

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.