پارت نود و ششم :

_ خواهش می کنم سوگل ،این آب رو بخور ،داری می‌لرزی ،حالت اصلا خوب نیست ،این همه خودت رو اذیت نکن .
بطری اب را از دستش گرفتم و کمی نوشیدم ارمان که حال مرا اینگونه می دید ،زیر لب با خود حرف می زد ،احساس کردم که خود را سرزنش می کند .کمی که ارام شدم ،آرمان ماشین را به حرکت در آورد .بی هدف در شهر می گشت ،دیگر نه من حرفی میزدم و نه او جرات بیان حرفی داشت .
_ من باید برگردم خونه ،الان مادرم نگرا

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۴ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۸۰ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.