مرگ در پاورقی به قلم میلاد سرداری
پارت دوم
زمان ارسال : ۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه
در سکوت دلگیر دامنه صدایی غریب به گوش درخت کهنسال رسید. پس از شنیدن صدا نگاهش به زیر ساقهاش معطوف شد. درخت کهنسال آنقدر نگاهش به دوردستها بود که از اتفاقی که زیر سایهاش رخ داد غافل شده بود؛
نهالی بسیار کوچک آنجا روئیده بود.
هفتهای طول کشید تا صدای سلام و احوالپرسی نهال به درخت کهنسال برسد:
- سلام. ما راش هستیم؟ میتونم اینجا رشد کنم!؟
درخت کهنسال که امیدش را در دو