پارت سی و پنجم

زمان ارسال : ۱۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

چند دقیقه‌ای رو سه‌تایی تو سکوت گذروندیم. تو همون فاصله یهو این حس اومد سراغم که تو اون هفته به اندازه‌ی هفت سال پیر شدم. انگار بدون بابا زندگیم روی دور تند می‌گذشت. بی هدف... بی‌انگیزه... پر از غم و خشم...
- به نظرتون الان زنگ بزنیم؟
- به کی؟
- جنا!
اول درست متوجه منظور مهرداد نشدم؛ اما بعد از طرز نگاهش همه چی یادم اومد و یهو قلبم شروع کرد به تندتند زدن. حتی فکر به چه‌جوری نجا

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.