پارت بیست و هفتم :

_فقط خفه شو الیاس.
_چیشده؟ چرا انقدر سگی!
_به خاطر توووووو.
_چرا؟ مگه من چیکار کردم؟
_به قران دوتا بادیگارد کچل با خودم برده بودم از این یارو بهتر بود.
نتونست خودش رو کنترل کنه و بلند زد زیره خنده.
عوضی پس از اول می دونست این آرکا چه برج زهرماریه و باز با من فرستادش!!!
_خیلی آشغالی الیاس...مطمئن باش میذارم تو کاست.
دست از خندیدن کشید.
_معلومه دیشب اصلا بهت خ

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۲ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۵۸ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.