پارت هفتاد و سوم :

***

- خوبی؟

تکیه از میز گرفت و به صدای گرفته‌اش گوش داد.

- میخوای باور کنم خوب و بدم برات فرق میکنه؟

ریز بینانه جزبه‌جز اتاق را کاوید و بعد آرام و بی‌صدا به سمت کمد کوچک باران رفت.

- چیشد که حس کردی اجازه داری اینجو ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.