پارت پنجاه و چهارم :

فرشته گفت:
_بخاطر نقشه تو الان چند میلیارد ضرر کردیم.
آریا غرید:
_خودت نقشه انتقام توی سرم انداختی.پیشنهاددخودت بود‌.واقعا نقشه بیخودی بود اون الان خوش و خورم داره زندگی می‌کنه و من دارن یک دختر دماغو رو تحمل میکنم.اه…
صدای فرشته را شنیدم که پاسخ داد:
_ من نمیزارم یک آب خوش از گلوی اون دختر پایین بره.باید تاوان بده.
لحن آریا متزلزل شد :
_من فراموشش کردم.تو هم فر

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۲ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۴۵ روز پیش تقدیم شما شده است.

رمان تاریکترین سایه فاطمه مهدیان دنیای رمان رمان تاریکترین سایه فاطمه مهدیان دنیای رمان رمان تاریکترین سایه فاطمه مهدیان دنیای رمان رمان تاریکترین سایه فاطمه مهدیان دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.