پارت صد و بیست

زمان ارسال : ۷۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

به این باور داشتم می‌رسیدم که از آدم عاشق انتظار این می‌رفت که هر کار احمقانه‌ای سر بزند. بی تردید احمق بودم که برای فرار از فرهاد و ویولت می‌خواهم پاریس بروم و علاوه بر غم‌های دیگرم غم غربت و دوری از عزیزانم را هم به تن بکشم.
وقتی که به عمق عاشقی‌ام فکر می‌کردم که خودم را چگونه ذلیل فرهاد کرده‌ام و او کم کم داشت از خودش دلزده‌ام می‌کرد، این بدترین حس دنیا بود برایم، چراکه من روز

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.