پارت سوم

زمان ارسال : ۳۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه

نگاهش را از مرد گرفت و کوله‌ی توی دستش را روی شانه‌اش انداخت. با قدم‌هایی سریع به سمت مدرسه قدم بر می‌داشت و صدای حرکت ماشین را از پشت سرش شنید.زیرلب غر می‌زد و به سهند بد و بیراه می‌گفت. از سهند خوشش آمده بود و به نظرش اگر کمی توی ظاهرش تغییرات ایجا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.