پارت یکم

زمان ارسال : ۴۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

آخرین نگاه را به صورت معصوم دخترک انداخت و با خاموش کردن چراغ برق، در اتاق را بست و به آشپزخانه رفت. بهرخ پشت سینک ظرف می‌شست. زمزمه‌وار گفت:

_ بیا بخوابیم دیگه خانم. بمونه فردا خودم برات می‌شورم.

بهرخ از بالای شانه نگاه کوتاهی کرد و گ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.