سایه سرگردان به قلم ساناز زینعلی
پارت یکم
زمان ارسال : ۷۶ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
آخرین نگاه را به صورت معصوم دخترک انداخت و با خاموش کردن چراغ برق، در اتاق را بست و به آشپزخانه رفت. بهرخ پشت سینک ظرف میشست. زمزمهوار گفت:
_ بیا بخوابیم دیگه خانم. بمونه فردا خودم برات میشورم.
بهرخ از بالای شانه نگاه کوتاهی کرد و گ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
00جالب