مردمک سفید به قلم سحر حاجیوند
پارت هفتاد
زمان ارسال : ۳۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
متوجه دلزدگیام که شد اخمهایش آمد. حلقه را برداشت و طلبکارانه نشانم داد.
-خب که چی! یه تیکه آهنپاره انداختی تو کیفت با خودت اینور اونور کردی که مثلاً مچ منو بگیری؟
از یادآوریاش هم قلبم به درد میآمد. اما کوتاه نیامدم. درست د ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
م.ر
10یعنی دلم میخواد بلایی سر این عرشیا وامثالش بیاد هوا وهوس فدا زندگیشون میکنند