پارت صد و هفتم

زمان ارسال : ۸۵ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه

خواستم راه آمده را برگردم. من توان مقابله نداشتم. هنوز با خودم کنار نیامده بودم، هنوز این واقعیت که حنا متعلق به فرهاد بود را نتوانسته بودم به طور کامل قبول کنم. این‌جا چه غلطی می‌کردم. قلبم به پاهایم فرمان عقب گرد داد. همان که خواستم اطاعت کرده و دستورشان را اجرا کنم، صدای حنا مانع از کارم شد.
- سلام، خوش اومدی.
با تعلل روی پا چرخیدم. در وهله‌ی اول نگاهم در دست‌های رنگی‌اش ثابت م

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.