مهمیزهای سیاه به قلم آزاده دریکوندی
پارت بیست و نهم
زمان ارسال : ۴۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 14 دقیقه
مرد لبانش را با زبانش تر کرد و دستانِ نیمه لرزانش را به سوی فرمان بُرد. چراغ قرمز دو ثانیه‌ی دیگر سبز می‌شد و شد! ماشین را به حرکت درآورد و احساس می‌کرد لوله‌ی اسلحه توی گوشت پهلویش فرو می‌رود. چند باری روی زبانش آمد که بگوید کمی آن را عقب بکشد؛ اما فکر کرد قطعا در این صورت ترسش را بیشتر لو می‌دهد!
سورن صندلی کنارش نشسته بود و دایره زنگی توی دستش را بالاخره داخل آورد... بی‌خیال به پش
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نه یه اتفاق دیگه با می‌افته😕💔
۲ هفته پیشترانه
00وای اون صحنه ای که روی شکم میلاد نشسته واقعا تصورش خنده داره🤣
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
خیلی😅
۱ ماه پیشترانه
00سورن یک دیوانه ی تمام عیار بود🤤🤤
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
🤣🤣🤣
۱ ماه پیشالف جیم
00وبحث حقوقتون که گفتید،یکی ازبارز ترینش اینه که برای وی آی پیتون خواننده هابایدپول پرداخت کنن که حقتونه..یه سری حقوقم خودتون به طورثابت پایین هررمان نوشتیدازقبیل اینکه توکامنتاازکوتاهی رمان نگن وغیره..
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اگه وقت کردی گلم پارت های رمان های قبلی منو به طور رندوم باز کن و با رمان های دیگه مقایسه شون کن. من همیشه پارت های بلند می‌ذارم اونقدر که یه مدت بعضی از دوستان به مشکل می‌خوردن و براشون باز نمی‌شد مج
۱ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00واقعا شاید تو اولین باری باشی که داری رمان آزاده جونم میخونی ولی واقعا برو یه نگاهی به پارتها مونالیزا بزن یکیشم باز کنی میبینی که چقدر طولانی میزاره که ما واقعا به زور بازش میکردیم هنگ می کرد
۱ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00ولی متأسفانه اینجا هنوز حمایت به دوتا رمان قبلی نرسیده واقعا 🥺آزاده جونم جزوه اولین نویسنده ای هست که طولانی ترین پارت ها رو داره ولی متأسفانه حمایت نمیکنن🤦 ♀️
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ان شاالله به زودی اوضاع خوب میشه😍
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
قربونت زرناز گلی جون😘
۱ ماه پیشالف جیم
00آخه 3 روز در هفته خودش کم بود شما 2 تاش کردین، شما قبل از خرید اطلاعات پارتگذاری رو زدین و ما با این انتظار وارد وی ای پی شدیم و الان بسیار غمگینم به خاطر این موضوع
۱ ماه پیشنیلوفر
00سلام دوست عزیز.در رابطه با کم شدن روزهای پارت گذاری،خانم دریکوندی نظرسنجی گذاشتن و طبق نظر اکثریت چنین اتفاقی افتاد.
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فدای نیلوفرم💚
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
والله بخدا منم غمگینممم💔
۱ ماه پیشالف جیم
00منم واقعاً مشتاقم بقیه بچه ها کامنت بذارن خودمونم کمی شوخی کنیم بخندیم.. ولی وقتی نمی ذارن تقصیر بعضی از ماها چیه که داریم حق شما رو رعایت میکنم اما مثل اونا با ما رفتار میشه..؟
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
منم همین رو می‌خوام💚به زودی یکشنبه ها رو بر می‌گردونم باور کن اگه همیشگی می‌خواستم حذف کنم می‌گفتم پشتیبانی چارت پارت گذاری رو ویرایش کنه.یکمی منتظر بمونیم بلکه شاید اونا هم واکنش نشون دادن
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
ببین عزیزم اعتراض حق تمام آدم هاست نسبت به شرایطشون.شما اعتراضت رو نشون دادی دیگران هم باید معترض بشن که خب نمی‌شن متاسفانه😅واقعا منتظرم حداقل یه اعتراض ببینم ازشون🤭
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
البته هر چند قدردان دوستان همیشگی هستم که به عهده‌ی خودم گذاشتن اما تکرار میکنم که اعتراض حق تمام آدم هاست ایرادی نداره واقعا💚
۱ ماه پیشالف جیم
00که اگربخوایم انصاف رودرنظر بگیریم ما اینارورعایت میکنیم وخواهیم کرد.. وازحقوق شماکه نمیدونم توقوانینتون نوشته بودیانه شایدهمین کامنت گذاشتن باشه که یه8،10نفری رعایت میکنن ومنم جزوشونم،ماچرابایدبسوزیم
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
چون اونا تعدادشون خیلی بیشتره💔نه عزیزم ابدا شما نمی‌سوزید منتها این منم که اصلا دوست ندارم از حمایت شما سو استفاده بشه. من دلم میخواد به شماهایی که حمایت می‌کنید پارت هدیه بدم ولی خب چرا اکثریتی که خا
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
برای من یه همچین جریانیه. من نظرسنجی گذاشتم که اینجوری پیش بره یکشنبه ها حذفه خب چرا همچنان بی محلی کنن و از حمایت یه عده دیگه استفاده کنن؟با خودشون بگن ول کن بابا بقیه کامنت می‌ذارن
۱ ماه پیشآمینا
10ریدم به خودتو بارت😅😅ای تو روحت اشکان . این سورن روانیه به خدا خودشون هم داشت کشتن میداد
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
انقدر خوشم میاد می‌گید روانیه🤭
۱ ماه پیشالف جیم
00شایدم با نیلی که ازدواج کردو آوردش تو خونه اش.. براش ویولن بزنه.. شایدم به زور بیارتش.. شایدم بهش پیشنهاد بده و بعدم عاشقش بشه.. در هر صورت ان شاء الله که ابهتش ریخته نشه😎😃
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
شایدم یه گزینه‌ی دیگه🤭
۲ ماه پیشپرنیا
00شاید خودش بگه هرجا بری منم باید بیام😍😁
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
شاید☺️
۱ ماه پیشپرنیا
00وااییی اصلاا فک نمیکردم جلویی سورن باشه فقط اونجا ک اشکان پرت شد جلو گفت ریدم تو خودت و بارت کیف میکنم یکی مث اشکان ازش نمیترسه😂😂 فک کرده همه ضبطاک روشن بشن صدای ویلن میدن نه داداچ اینجوری نیست😂
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
تصور اینکه سورن بخواد برقصه زیادی سخت بود منم باورم نمی‌شد جلویی سورن باشه😅
۲ ماه پیشالف جیم
00شرط اشکان بود برای برگشتن به تیم همایونفر ها😂
۲ ماه پیشپرنیا
00حریفش فعلا فقط اشکانه 👌 بعدا هم میشه نیلی 😍
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اشکان چون خیلی وقته باهاش دوسته واسه همینه😍
۱ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آره🤭
۱ ماه پیشالف جیم
11پارتارو برسون به نیلی.. 😂 و اینکه بیشتر، چهره زیبا و اخلاق نیلی رو توصیف کنید تا بتونیم ببینیم سورن دیگه عاشق چیش میشه
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نیلی رو پارت بعدی داریم😍
۲ ماه پیشالف جیم
10خب حدسم که درست بود..این قسمتم مثل همیشه ماشاءالله خفن بودو جدید من از اونجا که سورن گفت ای تف تو اون مغزت اشکان، خیلی خوشم اومد و خندیدم بحث، بحث ضبط نیست،بحث اینه که هر حرفی زد باید بهش گوش داده ب
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
دقیقا👌🏻بحث اینه که باید هر چی گفت دیگران بگن چشم😅
۲ ماه پیشپرنیا
10این شکنجه ها واااقعا از ی آدم روانی برمیاد ولی نمیدونم چرا با فیس حاجی فیروز تصورش کردم انقد بدلم نشست🥰🥰مخصوصا موهای حالت دار واکسی ک روی صورتش افتاده بود
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
آره واقعا دیوونه اس
۲ ماه پیشFafa
۳۰ ساله 00سلام آزاده جون خوش قلم و خوش ذوقم... خیلی رمانت خفنه... من که کلی حال کردم..با تصور سورن ک حاجی فیروز شده کلی خندیدم
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
سلام عزیزم خیلی ممنونم😍💚
۲ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00هرچند فقط میگی اسمم گرونه بعدم میکشی چه مخفف چه کامل فرقی نداره🤭😎عالی بود مرسی آزاده جونم دستت طلا 💋❤️
۲ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
فدای تو بوس بوس😘😘
۲ ماه پیش
لطفا صبر کنید...
ایلما
00من ک همش حواسم سمت کف ماشین و چشم میلاد بود ک از کاسه درنیاد🙁🙁این همه خشونت از این روانی بعید نیس😕