پارت پنجاه و هشتم :

***

اسفند 1401

با قدم‌هایی محکم و ذکر نام خدا دستگیره‌ی دربی که به گفته‌ی سرهنگ، مجرم در آن است، میخواباند و نگاه کنجکاوش را در اتاق میگرداند. نیاز به تلاش زیادی نیست، در لحظه‌ی اول چشمش به مرد درشت هیکلی که دست و پایش به حصار دستبند و ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.